کد خبر: ٢٦٤٢٢   نسخه چاپی  
  • تاریخ درج خبر:1401/05/15-١٣:٥١

همیشه جلسات متعدد اداری در رده های مختلف و در قالبِ ستاد، شورا، کارگروه، کمیته، کمیسیون و غیره برگزار می شود. پایش و ارزیابی دقیق این محافل و مجموعه ها، نیاز به انجام پژوهشی آکادمیک داشته که از حوصله این یادداشت خارج است. اما گاهی دستور کار برخی از این جلسات، اختصاص به ارائه یافته های علمی و پژوهشی در حوزه های مختلف داشته و مجریان یافته های خود را عرضه می کنند. خارج از هرگونه قضاوت در زمینه کیفیت داده های حاصله و شیوه های واگذاری آنها، در این نوشتار، شیوه برخورد و اظهار نظر مدیران در چنین جلساتی مورد نظر است.

 

برکه _ با رفتارشناسی مدیران حاضر در این جلسات، می توان به برخی از رازهای توسعه نیافتگی این سرزمین پی برد.

تجربه بیش از یک دهه شرکت نگارنده در جلسات اداری نشان می دهد که رویکرد مدیران در این زمینه متفاوت است.

دسته‌ای از مدیران که تعداد آنها اندک است، برای خواندن پژوهش هم وقت مناسب اختصاص می دهند و هم علاقمند به این کار هستند و در صورت کمبود وقت برای مطالعه کل پژوهش، آن را به افراد متخصص در سازمان تحت رهبری خود واگذار و تلخیص و ارزیابی کارشناس از پژوهش را مطالعه می کنند. این افراد، با توجه به میزان تخصص، در این زمینه واکنش های متفاوتی دارند. برخی از این دسته، هرچند مطالعه انجام گرفته، در حیطه تخصصی آنها نیست؛ اما آن را مطالعه کرده اند. این گروه، غالباً در جلسات به ندرت سخن می گویند؛ بیشتر شنونده خوبی هستند و وقتی مدیر بالادست از آنها می خواهد که اظهارنظر نمایند، صادقانه از عدم تخصص خود در آن زمینه سخن می گویند؛ اما تعدادی دیگر از همین دسته، که در آن زمینه تخصص لازم را داشته و یا نتایج مطالعه به حیطه وظایف آنها برمی گردد، برآیند ارزیابی خود و کارشناسان سازمان تحت رهبری خود را به دقت در جلسه عنوان می کنند.

دسته ای دیگر از مدیران هستند که نه تنها علاقه، انگیزه و حوصله خواندن پژوهش را ندارند، بلکه نامه های اداری ارسال شده در خصوص آن جلسه را نیز نمی خوانند. این دسته مدیران، وقتی برای شرکت در جلسات علمی و پژوهشی نداشته و اگر بر حسب ضرورت و اجبار اداری در جلسه ای شرکت کنند نه گوشی برای شنیدن یافته ها دارند و نه حرفی برای گفتن در خصوص موارد ارائه شده.

اما دسته سومی از مدیران در این زمینه وجود دارد که می توان آن ها را "مردان بیان" نامید. این مدیران، جمعیت غالب را تشکیل داده و مخاطب اصلی این یادداشت نیز به حساب می آیند. ویژگی کلی این دسته آن است که پژوهش ها را مطالعه نمی کنند اما در خصوص یافته های پژوهش اظهار نظر می نمایند. برخی از این دسته، یا از مجری طرح، یا از اسلایدهای ارائه شده، و یا با نگاه سطحی به پژوهش، عدد، شکل، جدول، نمودار و نقشه ای را یافته و با دستاویز قراردادن آن، شروع به سخنرانی کرده و تا مدیرجلسه تذکر پایان وقت ندهد به صحبت های خود خاتمه نمی دهند.

در دنیای ذره ای شده که فوق تخصص چشم پزشکی، خود را تنها در بیماری "قوز قرنیه" صاحب تجربه و تخصص می داند و یک پژوهشگر یا استاد دانشگاه، صادقانه می گوید که در بین روش های تحقیق، در "تئوری زمینه ای" صاحب تجربه و نظر است، برخی از این ذوالفنون ها، وقتی تریبون را در اختیار می گیرند، چنان سخن می گویند که گویا خواندن پژوهش، کار روزانه آنهاست. غالباً هم معترض اند. وجه مشترک آنها جملاتی چون: کلی گویی است-آکادمیک است- اجرایی نیست- نظری است- میدانی کار نشده است و چندین جمله کلی و زیبای دیگر است. کاری به اهداف، روش کار و شرح خدمات مطالعه نیز ندارند. آنها شرح خدمات خاص خود را دارند و آمال و آرزوهای خویش را در میان پژوهش ها جستجو می کنند. به جملات و مواضع مدیر و مسئول بالادست به دقت گوش می کنند و همزمان در ذهن خود به دنبال عباراتی در تایید سخنان مافوق می گردند.
دوست دارند اظهار وجود کنند. درد این دست مدیران، کیفیت داده ها نیست؛ بلکه دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن است. شخصیتی نمایشی دارند. مدیر مافوق که معترض یافته ها شود، اگر بزرگان علمی دنیا، با کیفیت ترین داده ها را نیز عرضه کنند، آنها بدون خواندن پژوهش، و بدون برخورداری از دانش تخصصی یا پژوهشی لازم، منتقد یافته ها می شوند. نه از مفاهیم و اصطلاحات علمی موضوع پژوهش اطلاعی دارند و نه حتی تفاوت بین پژوهش کمی و کیفی را می دانند. دغدغه آنها دیده شدن و جلب رضایت مافوق است. راز بقا و درمان ناکارآمدی خود را در حرف زدن می جویند. اگر مجری طرح، اشتباه بودن تمام نظرات آنها را نیز اثبات کند، خم به ابرو نیاورده و بدون حتی یک عذرخواهی ساده، قیافۀ حق به جانب می گیرند.

در پاره ای از اوقات، این شوق دیدن را، مدیر بالادست در مدیران و کارکنان پایین تر می پروراند. مدیران ارشدی که خود را علامه علوم دانسته و در هر حیطه ای صاحب تجربه و تخصص می پندارند. آنها تصور می کنند که آنچه مطالعه نکردگان، اظهار می دارند مطالب مهمی بوده، از مدیران و کارکنان، بابت اظهار نظر تشکر کرده و توصیه می کنند که در جلسات ساکت نباشند. مدیران مادون نیز از این قافلۀ "خودگویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی"، غافل نمی مانند و با تقدیر از سخنان گهربار مافوق و اشاره به برخی کلمات و جملات او، برایش پیام رمزدار ارسال می کنند.

پیشنهاد می شود برای دور ماندن از این آسیب، طرح یافته های پژوهشی در کمیته های علمی و با حضور صاحب نظران علمی و پژوهشی صورت گیرد و اگر قرار است، پژوهش ها در جلسات اداری و با حضور این دست مدیران (مردان بیان)، طرح شوند، برای اطلاع و تصویب باشد و نه بررسی و داوری.
همچنین رییس و دبیر جلسه می تواند فرآیندی را طراحی کند که مدیران نظرات کارشناسی سازمان خود را ارائه و به صورت مکتوب نیز در اختیار مدیر جلسه قرار دهند تا "از هر دری، سخنی" پرهیز شود.

یادداشت: خلیل کمربیگی- پژوهشگر اجتماعی و فرهنگی(ایلام)

 

منبع:ایسنا

 

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج